پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
علي غريبيان
روياي خيالي
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
علي غريبيان
روياي خياليپيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در فروردين 1404
1 - در انتظار آفتاب
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
زنگ ميزانه به خونودش ميگه فكر كنم من شهيد شدم ! زنش ميگه چطور؟ ميگه آخه اينجا usa احمدي نژاد از
بهشته
^ 89/2/9
+[وبلاگ]
عاشقم ... - http://PATRIS2.ParsiBlog.com/1420527.htm
به سلامتي - ايمان
ولي كاش نمي شدي!! - ايمان
بابا من كه عاشق نشدم / عنوان پستم اينه / ههههه - علي غريبيان
+
روزي ملانصرالدين بدون دعوت رفت به مجلس جشني.
يكي گفت: "جناب ملا! شما كه دعوت نداشتي چرا آمدي؟"
ملانصرالدين جواب داد: "اگر صاحب خانه تكليف خودش را نمي‌داند. من وظيفه‌ي خودم را مي‌دانم و هيچ‌وقت از آن غافل نمي‌شوم
+
ملا در اتاقش نشسته بود كه مگسي مزاحم استراحتش مي شود، مگس را مي گيرد و يك بالش را مي كند. مگس كمي مي پرد دوباره مگس را مي گيرد و بال ديگرش را هم مي كند. او مي گويد: بپر ولي مگس نمي پرد. به خود مي گويد: به تجربه ثابت شده است اگر دو بال مگس را بكنيد گوش او كر مي شود
+
يك روز ملانصرالدين خرش را در جنگل گم مي كند. موقع گشتن به دنبال آن يك گورخر پيدا مي كند. به آن مي گويد: اي كلك لباس ورزشي پوشيدي تا نشناسمت
+
شخصي از ملا پرسيد: مي داني جنگ چگونه اتفاق مي افتد؟ ملا بلافاصله کشيده اي محکم در گوش آن مرد مي زند و مي گويد: اينطوري!
+
ملانصرالدين داشت سخنراني مي کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برايش روشن مي شود. ناگهان در ميان جمعيت ، زن خود را ديد. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافي خاموش
+
ملانصرالدين به يكي از دوستانش گفت: خبر داري فلاني مرده؟
دوستش گفت: "نه! علت مرگش چه بود؟"
ملا گفت: "علت زنده بودن آن بيچاره معلوم نبود چه رسد به علت مرگش
+
شبي ملانصرالدين خواب ديد كه كسي ? دينار به او مي دهد، اما او اصرار مي كند كه ?? دينار بدهد كه عدد تمام باشد. در اين وقت، از خواب بيدار شد و چيزي در دستش نديد. پشيمان شد و چشم هايش را بست و گفت: «باشد، همان ? دينار را بده، قبول دارم.»
+
از آقاهه ميپرسن پس از اين كه حضرت يونس در شكم نهنگ اسير شد چه اتفاقي افتاد ؟
آقاهه ميگه : سازمان يونس كو تاسيس شد
سلام عليكم علي آقا - خانه ي خانواده
+
سلام. نميدونم چي بگم , يعني از شخصيتي مثل شما همچين رفتاري رو بعيده ميدونستم.
اصلا من از شما همچين انتظاري نداشتم كه به همچين كاري رو بكنيد . نه تنها شما بلكه خيلي هاي ديگه هم
از اين رفتارتون ناراحت شدند . نميخوام لحن ام تهديد آميز باشه ولي مجبورم بگم , اگه دفعه ديگه فقط يه
دفعه ديگه بشنوم كه اينجور اتفاقي افتاده شايد مجبور بشم يه جور ديگه رفتار كنم.
اصلا چه دليلي داره كه شما اين كار ميكنيد روشن گذاشتن لامپ هاي اضافي اون هم درست ت و زمان اوج
مصرف برق...واقعا كه.... - علي غريبيان
خنديدم ... باور كن .... - ليلا متين
ههههههه گفتم چي شده - آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
آسموني جان خ داري ... - ليلا متين
+
اون كه م ي گفت جونش به جونت بنده حالا داره به گر يه هات م ي خنده ..!اون كه م ي گفت بدون تو م ي م ي ره
دروغ م ي گفت دلش جنسه كو ير....!دروغ م ي گه تو گوش نده به حرفاش .نگو هنوز م ي خوا ي بمون ي
باهاش.خيال نكن بدون اون ميميري ..بذار بره ..نباشه جون مي گيري
+
بهار بهترين بهانه براي آغاز ، وآغاز بهترين بهانه براي زيستن است ،آغاز بهار بر شما مبارک !
براي شما هم مبارك - شقايق بانو
براي فرج دعا مي كنيم اللهم عجل لوليك الفرج - سال نومبارك - كانون فرهنگي موعود
سال نو بر شما هم بمبارکي علي آقا - خانه ي خانواده
شاد باشي... - شراره-6
+
يه روز يه کاميون گلابي داشته توي جاده مي رفته که يه دفعه مي‌افته توي يه دست‌انداز، يکي از گلابي‌ها مي‌افته وسط جاده، بر مي‌گرده به کاميون نگاه مي‌کنه و ميگه: گلابي‌ها، گلابي‌ها! گلابي‌ها ميگن: گلابي، گلابي! کاميون دورتر مي شه، صداشون ضعيف‌تر مي شه. گلابي ميگه: گلابي‌ها، گلابي‌ها! گلابي‌ها مي گن: گلابي، گلابي! باز کاميون دورتر ميشه، گلابي ميگه: گلابي‌ها، گلابي‌ها!
اما صداي گلابي ديگه به گلابي‌ها نمي‌رسه! گلابي‌ها موبايل راننده رو مي گيرن و زنگ ميزن به موبايل گلابي، اما چه فايده که گلابي ايرانسل داشته و توي جاده آنتن نمي‌داده! - علي غريبيان
گلابي يه نفر رو پيدا مي‌کنه که موبايل دولتي داشته، زنگ مي‌زنه به راننده و مي گه: گوشي رو بده به گلابي‌ها، وقتي که گلابي‌ها گوشي رو مي گيرن، گلابي ميگه: گلابي‌ها، گلابي ها! گلابي ها مي گن: گلابي، گلابي! . . .
...
...
واقعا دوست داري باز هم ادامه داشته باشه؟! - علي غريبيان
معلومه كه نه مگه آدم گلابي باشه دوباره هي بشنوه گلابي گلابي - باد صبا
علي جون داستانت ناقص بود داداش - سعيد و ...ش
▌► | ► | ◄