سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رویای خیالی

ای از من بی‌ستاره‌تر من از تو بی‌خبر
نبودم و نشد تنها برم سفر
عشق حادثه نبود تو راه پر خطر
تنهایی یعنی عشق مدام شده هدر

سمی کشنده بود اون اضطراب و شک
به این همه تردید خدا کنه کمک
خدا اگه بخواد فرصت همیشه هست
برای سنگ تو یه دل یه شیشه هست


هیچ جای زندگی بی‌عشق به سر نشد
عشق تو بود که درد در من اثر نشد
صبر منو ببخش دلشوره‌امو بگیر
عشق قدیم تو نه کهنه شد نه پیر
کجای شب تو رو ستاره‌دار کنم؟
کجا میتونم از خودم فرار کنم؟


من بی‌نشون‌تر از تنهایی تو‌ام
دور از توام ولی هوایی توام
عشق حادثه نبود تو راه پر خطر
تنهایی یعنی عشق مدام شده هدر
خدا اگه بخواد فرصت همیشه هست
برای سنگ تو یه دل یه شیشه هست

 

 


نوشته شده در جمعه 90/1/12ساعت 8:44 عصر توسط علی غریبیان نظرات ( ) | |

جز تو
کی می تونه عزیز من باشه
کی می تونه تو قلب من جا شه
مگه میشه مثل تو پیداشه
همه چیزم؛ وای عزیزم

جز من
کی واسه دیدن تو مریضه
اسم تو رو قلبش مینویسه
گونه هاش از ندیدنت خیسه
همه چیزم؛ وای عزیزم

تو نباشی
بی قرارم
بد می بینم
بد میارم

بی تو، من
حس ندارم
سر به زیرم
گوشه گیرم
کاش بمیرم

بی تو من
همه چیزم
وای عزیزم
همه چیزم

واسه ما دو تا
کی بهتر از ما
از همین امروز
تا آخر دنیا

همه چیزم
وای عزیزم
همه چیزم
وای عزیزم




نوشته شده در پنج شنبه 89/12/26ساعت 12:17 صبح توسط علی غریبیان نظرات ( ) | |

خواهشم اینه بمون و کنسلش کن رفتنو
یا اگه میخواى برى این بار نفرین کن منو

انقدر سرت رو پائین نگیر آتیشم نزن
این تو و این تیغ این شاهرگ هرچه قدر میخواى بزن

تیغو بردار دستامو خط خطی کن تلافیه
یه عمری من زدم به قلبت تو نگفتی کافیه

تو رو بخدا قصم اونطور نگاه نکن به من
لاقل چیزی بگو فحشی بده حرفی بزن

عزیزم دستات نلرزه تیغ اولو بزن
واسه خیانت ها و کم محلی های من

تیغ دوم رو بزن بزار بریزه آبروم
من خیانت کردم اما تو نیاوردی به روم

3 و 4 و 5 و 6 تیغا رو پشت هم بزن
وقت جون دادن هم وایسا و تو چشمام زل بزن

شاید اون لحظه ببینی اشک چشمای منو
بیا با هم آشنا کن تیغ و رگهای منو

نکنه هنوز مهمم
چرا گریه میکنی؟

حالا وقتشه بیای منو راحتم کنی
اگه باز منو ببخشی

دل بسوزونی برام
با چه رویی زنده باشم از خجالتت درام

بزار با دستای پر مهرتو رو به قبله شم
اونطوری شاید قیامت باهات رو برو بشم

تو این دنیا نشد ازت نگه داری کنم
شاید اون دنیا بتونم واسه تو کاره کنم

تیغ دستت دادم
اما عزیزم اینو یادت نره

درد سکوت تو از این تیغم بد تره
نکنه فهمیدی مثل خون تو رگهای منی

که نه میتونی بری نه تیغو راحت میزنی
نکنه میخوای ببخشی نه تورو خدا بزن

اگه بخشیدی عزیزم هی نگاه نکن به من
تو که از خونم گذشتی تو که بخشیدی منو

خواهشن پیشم بمون و کنسلش کن رفتن رو


نوشته شده در دوشنبه 89/12/23ساعت 3:31 عصر توسط علی غریبیان نظرات ( ) | |

از این شکسته تر دیگه چی میخوای؟
دلم بدجور شکست مثله غرورم
پر و بالم شکست وقتی تو رفتی
نمی تونم بگم خیلی صبورم
نمی تونم بگم خیلی صبورم

از این شکسته تر دیگه چی میخوای؟
تک و تنها و بی صدا شکستم
یه عمره تنها نشستم پای دردام
پر و بال تو رو اینجا نبستم

نمی دونی چه حسی داره وقتی
بسوزی و بسازی و بمیری
تک و تنها بشینی پای عشق اما
نباشی حقتو از دل بگیری
منو دیدی ولی کاری نکردی
نگفتی این شکستن درد داره
مهم نیست آخرش بد میشه یا خوب

همیشه قصه یه نامرد داره(قصه یه نامرد داره)

آره رفتی و شکستی منو که عمری عاشق تو بودم
ساده رفتی و شکستی دلی رو که عمری به پات نشوندم
آره رفتی و شکستی ساده رفتی و شکستی
آره رفتی و شکستی منو که عمری عاشق تو بودم
ساده رفتی و شکستی منو که زندیگیمو پات سوزوندم

آره رفتی و شکستی آره رفتی و شکستی


نوشته شده در چهارشنبه 89/12/18ساعت 9:4 عصر توسط علی غریبیان نظرات ( ) | |

از این زندگی خالی
منو ببر به اون سالی
که تو اسممو پرسیدی
به روزی که منو دیدی

به پله های خاموشی
که با من روبرو میشی
یه جور زل بزن انگاری
نمیشه چشم برداری

منو ببر به دنیامو
به اون روزا که می خوامو
به اون شبا که خندونم
که تقدیرو نمی دونم

به اون شبا که خندونم
که تقدیرو نمی دونم

از این اشکی که می لرزه
منو ببر به اون لحظه
به اون ترانه ی شادی
که تو یاد من افتادی

به احساسی که درگیره
به حرفی که نفسگیره
از این دنیا که بی ذوقه
منو ببر به اون موقع
به اون موقع

از این دوری طولانی
منو ببر به دورانی
که هر لحظه تو اونجایی
زیر بارون تنهایی

منو ببر به اون حالت
همون حرفا، همون ساعت
به اندوهِ غروبی که...
به دلشوره ی خوبی که...
تو چشمام خیره می مونی
به من چیزی بفهمونی


نوشته شده در سه شنبه 89/12/17ساعت 11:0 عصر توسط علی غریبیان نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4      >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ